همه ما در زندگی با اشتغالات فراوانی روبرو هستیم. بعضی از این اشتغالات حسی است؛ مانند دیدنیها، شنیدنیها، بوییدنیها و چشدینیها که یک دنیا خاطرات در ذهن انسان به وجود میآورند.
برخی دیگر اشتغالات خیالی و وهمی است؛ همچون خیالات و تصوراتی که از مسائل پیرامونی و چه بسا ناکامیهای زندگی در اذهانمان وجود دارند.
بخش دیگر، تحریکات شهوانی و غضبی است که به وقت خود، همه روح و جسم انسان را درگیر خود میکند.
و نهایتا سرگرمیها و اندیشههای علمی که در طول روز با آنها برخورد میکنیم و هنگام تصمیممان بر تمرکز، مزاحممان میشوند.
اگر کسی بتواند از این اشتغالات چهارگانه رها شود، قدرت تامل و فکر کردن پیدا خواهد کرد. خداوندی هر لحظه به بنده خود نظر دارد و هر زمان که او را مستعد ببیند فیض را بر قلب او جاری میکند و به این ترتیب سالک الی الله از این فیوضات بهره برده، چیزهایی را میفهمد که آرامش میکند، از اضطراب و نگرانی نجات پیدا میکند، فانیها را رها کرده و خود را در دامن باقی میاندازد.
امیرالمومنین علی علیه السلام در این زمینه میفرماید: «أوصيكم عباد الله بتقوى الله… و آمركم بالرفض لهذه الدنيا التاركة لكم الزائلة عنكم و إن لم تكونوا تحبون تركها»
ای بندگان خدا، شما را به تقوای الهی توصیه می کنم؛ قبل از اين كه اين دنيا شما را ترك كند شما آن را ترك كنيد؛ چون اگر انسان به چيزى كه رفتنى است دل ببندد، او آن چيز را كه متعلق علاقه اوست از دست خواهد داد و در نتيجه فقط علاقه با فقدان متعلق آن خواهد ماند و مايه رنجورى او خواهد شد.
از طرف دیگر، برای این که هم حضور خود را در متن جامعه حفظ کرده و هم خود را در دام سرگرمی های روزمره نیانداخته و موفق به سحرخیزی شویم، بزرگان دین دستور دادهاند کارها و اشغالات خود را در حد ضرورت انجام دهیم و کاری که میکنیم واجب یا مستحب باشد.
میفرمایند: انسان باید به گونهای باشد که در هر کاری که وارد میشود بگوید: خدیا! به نام تو صادقانه وارد میشوم، و از هر کاری که بیرون میآید بگوید: خدایا! به نام تو خالصانه از این کار خارج میشوم؛یعنی با دست پر و نتیجه درست. روشن است که در کار حرام و مکروه نمیتوان این عبارت را به کار برد. چرا که حرام و مکروه، نه شروع صادق و خالصی دارد و نه پایان مناسبی.
«رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلْطَانًا نَّصِيرًا »[سوره نور، آيه .۳۵]
برگرفته از كتاب: مراحل اخلاق در قرآن ص ۲۵۹/نويسنده: آيت الله جوادى آملى